معنی حسین آباد عرب - جستجوی لغت در جدول جو

حسین آباد عرب

لغت نامه دهخدا

(حُ سِ دِ سَ)

دهی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 60هزارگزی جنوب خاور اردکان و 2هزارگزی راه فرعی زرقان به بیضا. ناحیه ای است واقع در دامنه ولی معتدل و مالاریایی. دارای 65 تن سکنه میباشد. محصولات آنجا غلات، برنج، چغندر. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو میباشد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)

لغت نامه دهخدا

حسین آباد کرک

(حُ سِ دِ کَ)

دهی است از دهستان پائین شهرستان نهاوند. واقع در 15هزارگزی جنوب باختری شهر نهاوند و سه هزارگزی گیلان. ناحیه ای است واقع در دامنه و سردسیر. دارای 220 تن سکنه میباشد. لری و فارسی زبانند. از رود خانه محلی مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، لبنیات، توتون، حبوبات. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو میباشد. ایل حسن وند و فولادوند در تابستان برای تعلیف احشام به این ده می آیند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)

لغت نامه دهخدا

حسین آباد کرج

ده کوچکی است از بخش کرج شهرستان تهران واقع در سه هزارگزی شمال خاور کرج سر راه چالوس. 18 تن سکنۀ دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)

لغت نامه دهخدا

حسین آباد قرق

(حُ سِ دِ قُ رُ)

دهی است از دهستان رامجرد بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 63هزارگزی جنوب خاور اردکان و هشت هزارگزی راه فرعی زرقان به بیضا. ناحیه ای است واقع در جلگه ولی معتدل و مالاریایی. دارای 54 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، برنج. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو میباشد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)

لغت نامه دهخدا

حسین آباد لر

(حُ سِ دِ لُ)

دهی است از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور. واقع در سی هزارگزی جنوب چکنه بالا. ناحیه ای است کوهستانی ولی معتدل. دارای 25 تن سکنه میباشد. کردزبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غلات. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو میباشد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)

لغت نامه دهخدا

معنی حسین آباد عرب - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما